معنی خلع ید کردن فیصله دادن، مستردداشتن، بیرون کردن، خارج کردن, معنی خلع ید کردن فیصله دادن، مستردداشتن، بیرون کردن، خارج کردن, معنی ogu db lcbj tdwgi bاbj، ksتcbbاaتj، fdcmj lcbj، oاc[ lcbj, معنی اصطلاح خلع ید کردن فیصله دادن، مستردداشتن، بیرون کردن، خارج کردن, معادل خلع ید کردن فیصله دادن، مستردداشتن، بیرون کردن، خارج کردن, خلع ید کردن فیصله دادن، مستردداشتن، بیرون کردن، خارج کردن چی میشه؟, خلع ید کردن فیصله دادن، مستردداشتن، بیرون کردن، خارج کردن یعنی چی؟, خلع ید کردن فیصله دادن، مستردداشتن، بیرون کردن، خارج کردن synonym, خلع ید کردن فیصله دادن، مستردداشتن، بیرون کردن، خارج کردن definition,